من گرفتار سنگینی سکوتی هستم..که گویا قبل از هرفریادی لازم است
من گرفتار سنگینی سکوتی هستم..که گویا قبل از هرفریادی لازم است
کاش انسان از ازل دیده به جهان نمی گشود
کاش دیدگانش به زیبائی عادت نمی کرد :
" خوبرویان جهان رحم ندارد دلشان ..."
کاش خدا به جای کوفتن مشتی بر سینه او اناری می کاشت :
" من اناری را می کنم دانه به دل میگویم / کاش این مردم دانه های دلشان پیدا بود "
کاش خدا از برای او چند چیز نمی آفرید :
غرور , عشق , چشم و دروغ
که از غرور ... بر عشق خود چشم نمی بست ... و دروغ نمی گفت !!
هوبرت
پنجشنبه 13 مرداد 1384 ساعت 06:05 ب.ظ
خیلی قشنگ بود.